تاریخ همواره با تکههای گمشده یک پازل عظیم روبرو بوده است؛ شهرهایی که زیر شنها مدفون شدهاند، زبانهایی که رمزشان گشوده نشده و متونی که به هزاران قطعه خرد شدهاند. باستانشناسان و مورخان برای قرنها با صبر و دقت، این قطعات را کنار هم میچیدند. اما امروز، یک همکار جدید و قدرتمند به این تلاش پیوسته است: هوش مصنوعی (AI). هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به یک ماشین زمان دیجیتال است که به ما اجازه میدهد با سرعتی بیسابقه به گذشته سفر کرده، تمدنهای فراموششده را بازسازی و صداهای خاموش تاریخ را دوباره بشنویم. این مطلب به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه الگوریتمهای پیشرفته، از تحلیل تصاویر ماهوارهای تا رمزگشایی متون باستانی، در حال ایجاد یک انقلاب در درک ما از گذشته بشریت هستند.
۱. کشف در مقیاس سیاره: یافتن شهرهای گمشده از فضا
یکی از بزرگترین چالشهای باستانشناسی، یافتن مکانهای جدید برای کاوش است. بسیاری از شهرهای باستانی، بهویژه در مناطق دورافتاده مانند جنگلهای انبوه آمازون یا صحراهای وسیع، زیر پوشش گیاهی یا لایههای خاک پنهان شدهاند. هوش مصنوعی با تحلیل دادههای سنجش از راه دور، این فرآیند را متحول کرده است.
مدلهای یادگیری ماشین، بهویژه شبکههای عصبی پیچشی (CNNs)، بر روی هزاران تصویر ماهوارهای و دادههای لیدار (LiDAR) آموزش میبینند. لیدار با ارسال پالسهای لیزری از هواپیما یا ماهواره، میتواند “پوشش گیاهی” را به صورت دیجیتالی حذف کرده و نقشه دقیقی از پستی و بلندیهای سطح زمین در زیر آن تهیه کند. هوش مصنوعی یاد میگیرد که الگوهای بسیار ظریف و غیرطبیعی در این نقشهها را که نشاندهنده سازههای انسانی مانند دیوارها، جادهها یا اهرام باستانی هستند، شناسایی کند.
یک نمونه برجسته، کشف هزاران سازه باستانی مایا در جنگلهای گواتمالا بود که با استفاده از همین فناوری ممکن شد. این سیستمها میتوانند در عرض چند ساعت، مساحتی را تحلیل کنند که بررسی آن برای یک تیم انسانی ممکن است دههها طول بکشد. این رویکرد نه تنها سرعت اکتشاف را به شکل چشمگیری افزایش میدهد، بلکه به باستانشناسان کمک میکند تا تصویری کلان از شبکههای شهری، راههای ارتباطی و مقیاس واقعی تمدنهای باستانی به دست آورند.

تصویر ۱: تصویری از دادههای لیدار که ساختارهای یک شهر باستانی مایا را در زیر جنگلهای انبوه گواتمالا آشکار میکند. منبع: National Geographic
۲. گفتگو با گذشتگان: رمزگشایی زبانهای خاموش
بسیاری از زبانهای باستانی مانند خط میخی یا هیروگلیفهای مصری، به دلیل از بین رفتن بخش زیادی از متون یا ناشناخته بودن قواعدشان، برای قرنها یک معما باقی مانده بودند. هوش مصنوعی، بهویژه مدلهای پردازش زبان طبیعی (NLP) که بر پایه معماری ترنسفورمر ساخته شدهاند، در حال شکستن این قفلها هستند.
این مدلها بر روی تمام متون شناختهشده یک زبان باستانی آموزش میبینند و الگوهای پیچیده آماری، گرامری و ارتباط بین نمادها را یاد میگیرند. سپس، میتوانند با دقت بالایی، بخشهای آسیبدیده یا گمشده یک کتیبه را بازسازی و پیشبینی کنند. یک نمونه هیجانانگیز، پروژه ایت (Ithaca) است که توسط DeepMind گوگل توسعه یافته و میتواند کتیبههای یونانی باستان را با دقت شگفتانگیزی تکمیل و تاریخگذاری کند.
علاوه بر این، هوش مصنوعی در حال کمک به ترجمه زبانهایی است که دانش ما از آنها بسیار محدود است. برای مثال، پژوهشگران با استفاده از الگوریتمهای ترجمه ماشینی بدون نظارت (Unsupervised Machine Translation)، توانستهاند ارتباطاتی بین زبانهای ناشناخته و زبانهای شناختهشده پیدا کرده و گامهای اولیه برای رمزگشایی آنها را بردارند.
۳. کنار هم چیدن پازل تاریخ: بازسازی دیجیتال آثار و متون
بسیاری از آثار باستانی، از متون نوشته شده بر روی پاپیروس گرفته تا کوزههای سفالی، به صورت هزاران قطعه خرد شده به دست ما رسیدهاند. کنار هم قرار دادن این قطعات، کاری طاقتفرسا و گاهی غیرممکن است. هوش مصنوعی با استفاده از بینایی کامپیوتر این چالش را نیز هدف قرار داده است.
الگوریتمها میتوانند ویژگیهای هر قطعه، مانند شکل لبهها، رنگ، بافت و الگوهای روی آن را تحلیل کرده و بهترین تطابقهای ممکن را از میان هزاران قطعه دیگر پیدا کنند. این فناوری نه تنها سرعت بازسازی را افزایش میدهد، بلکه میتواند قطعاتی را که از مکانهای مختلف به موزههای سراسر جهان منتقل شدهاند، به صورت مجازی به یکدیگر متصل کند.
یک نمونه برجسته، پروژه “Vesuvius Challenge“ است که در آن، محققان با استفاده از سیتی اسکن و هوش مصنوعی، در حال خواندن طومارهای پاپیروسی هستند که در اثر فوران آتشفشان وزوو در شهر هرکولانیوم به طور کامل سوخته و به تودههای کربنی تبدیل شدهاند. هوش مصنوعی یاد گرفته است که رد بسیار کمرنگ جوهر را در لایههای فشرده و سوخته این طومارها تشخیص دهد و برای اولین بار پس از دو هزار سال، محتوای این متون گمشده را آشکار کند.

تصویر ۲: هوش مصنوعی با تحلیل دادههای سیتی اسکن، موفق به خواندن کلماتی از یک طومار سوخته هرکولانیوم شده است. منبع: Vesuvius Challenge
چالشها و آینده پیش رو
با وجود تمام این پیشرفتهای شگفتانگیز، استفاده از هوش مصنوعی در تاریخ و باستانشناسی با چالشهایی نیز همراه است. مدلهای هوش مصنوعی ممکن است دچار “توهم” (Hallucination) شوند و الگوهایی را ببینند که در واقعیت وجود ندارند. همچنین، سوگیریهای موجود در دادههای آموزشی میتواند منجر به تفسیرهای نادرست شود. به همین دلیل، همانطور که محققان در مجله Communications of the ACM تأکید میکنند، هوش مصنوعی یک جایگزین برای تخصص انسانی نیست، بلکه یک ابزار همکار فوقالعاده قدرتمند است.
آینده این حوزه در گرو یک همکاری عمیقتر میان دانشمندان کامپیوتر و متخصصان علوم انسانی است. هوش مصنوعی به ما این توانایی را میدهد که سوالات بزرگتری بپرسیم، دادهها را در مقیاسی غیرقابل تصور تحلیل کنیم و در نهایت، داستان بشریت را با جزئیاتی غنیتر و کاملتر از هر زمان دیگری روایت کنیم. این ماشین زمان دیجیتال، تازه سفر خود را به اعماق تاریخ آغاز کرده است.
منابع: