فهرست مطالب

در تاریخ تحولات بشری، لحظاتی وجود دارند که مسیر آینده را به طور برگشت‌ناپذیری تغییر می‌دهند؛ اختراع چرخ، ماشین بخار و اینترنت، همگی چنین لحظاتی بودند. امروز، ما در آستانه یک دگردیسی به همان اندازه بنیادین ایستاده‌ایم: ظهور هوش مصنوعی. این فناوری، تنها یک ابزار جدید برای بهینه‌سازی کارهای گذشته نیست، بلکه یک نیروی دگرگون‌کننده است که پیش‌بینی می‌شود با افزودن تریلیون‌ها دلار به اقتصاد جهانی، خودِ مفهوم ارزش، بهره‌وری و رشد را بازتعریف کند.

پیش‌بینی می‌شود که هوش مصنوعی (AI) نیرویی تحول‌آفرین در اقتصاد جهانی باشد و تا سال ۲۰۳۰ بین ۱۳ تا ۲۰ تریلیون دلار به آن بیافزاید. انتظار می‌رود این افزایش قابل توجه، تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) را تقریباً ۱۴ تا ۱۶ درصد افزایش دهد که نشان‌دهنده یکی از بزرگترین تغییرات اقتصادی در تاریخ اخیر است. این رشد ناشی از افزایش بهره‌وری در کسب‌وکارها و افزایش تقاضای مصرف‌کنندگان برای محصولات و خدمات مجهز به هوش مصنوعی خواهد بود [۱, ۲].

دستاوردهای بهره‌وری ناشی از هوش مصنوعی شامل اتوماسیون وظایف روزمره، بهینه‌سازی زنجیره‌های تأمین و تقویت هوشمند نیروی کار است. در بخش‌هایی مانند تولید، مراقبت‌های بهداشتی و خدمات مالی، هوش مصنوعی تصمیم‌گیری سریع‌تر و دقیق‌تر را امکان‌پذیر کرده، کارایی عملیاتی را بهبود بخشیده و هزینه‌ها را کاهش می‌دهد. مک‌کنزی و PwC هر دو این بهبودهای بهره‌وری را مسئول تقریباً ۶.۶ تریلیون دلار از کل تأثیر اقتصادی می‌دانند [۳, ۱]. همانطور که در شکل شماره ۱ به وضوح نشان داده شده است، این رشد اقتصادی از چهار حوزه اصلی ناشی می‌شود: بهره‌وری نیروی کار (بخش فیروزه‌ای)، شخصی‌سازی (بخش آبی)، صرفه‌جویی در زمان (بخش سبز) و ارتقای کیفیت (بخش آبی تیره) [۴].

هوش مصنوعی

فراتر از بهبود بهره‌وری، انتظار می‌رود هوش مصنوعی از طریق توسعه محصولات و خدمات با کیفیت بالاتر و شخصی‌سازی‌شده، تأثیر اقتصادی قابل توجهی بر مصرف‌کنندگان داشته باشد. این امر تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۹ تریلیون دلار مصرف جدید ایجاد خواهد کرد. با نوآوری‌های هوش مصنوعی مانند وسایل نقلیه خودران، مراقبت‌های بهداشتی شخصی‌سازی‌شده و دستگاه‌های خانه هوشمند، رفتار مصرف‌کننده تکامل خواهد یافت و زنجیره‌های ارزش جدیدی را آزاد خواهد کرد [۲, ۱].

از نظر منطقه‌ای، بیشترین منافع اقتصادی ناشی از هوش مصنوعی به طور نامتناسبی احساس خواهد شد. پیش‌بینی می‌شود چین تا سال ۲۰۳۰ شاهد افزایش ۲۶ درصدی در تولید ناخالص داخلی خود باشد و حدود ۷ تریلیون دلار از تأثیر جهانی را به خود اختصاص دهد. آمریکای شمالی با افزایش مورد انتظار ۱۴.۵ درصدی تولید ناخالص داخلی در رتبه بعدی قرار دارد. این دو منطقه با هم تقریباً ۷۰ درصد از سهم اقتصادی جهانی هوش مصنوعی را به خود اختصاص خواهند داد [۵, ۱].

انتظار می‌رود بازارهای نوظهور نیز از این فناوری بهره‌مند شوند، اگرچه در ابتدا به دلیل سطوح پایین‌تر پذیرش و بلوغ زیرساخت‌ها، با سرعت کمتری خواهند بود. با این حال، برای برخی از کشورهای در حال توسعه، هوش مصنوعی فرصت‌های جهشی را با امکان عبور از مراحل سنتی توسعه از طریق پذیرش سریع دیجیتال فراهم می‌کند [۳]. تحقیقات IDC در مورد اثربخشی سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی نشان می‌دهد که هر دلار هزینه شده برای راه‌حل‌های تجاری هوش مصنوعی، تا سال ۲۰۳۰ حدود ۴.۶۰ دلار ارزش اقتصادی ایجاد خواهد کرد [۶].

تأثیر هوش مصنوعی فراتر از اقتصاد صرف، به مزایای اجتماعی، از جمله بهبود کیفیت زندگی، پیشرفت‌های مراقبت‌های بهداشتی و پایداری زیست‌محیطی از طریق استفاده بهینه از منابع، گسترش خواهد یافت. با این حال، در کنار این مزایا، نیروی کار با اختلال قابل توجهی روبرو خواهد شد و میلیون‌ها شغل به طور بالقوه توسط اتوماسیون جابجا می‌شوند که نیازمند پاسخ‌های سیاستی استراتژیک برای بازآموزی نیروی کار است [۷, ۱].

در نهایت، هوش مصنوعی در مسیر افزودن بین ۱۳ تا ۲۰ تریلیون دلار به اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۳۰ و افزایش تولید ناخالص داخلی جهانی تا ۱۶ درصد است. این رشد اقتصادی عمدتاً توسط افزایش بهره‌وری و مصرف جدید ناشی از نوآوری‌های هوش مصنوعی هدایت خواهد شد و چین و آمریکای شمالی پیشتاز این دستاوردها خواهند بود. تحولات عمیق اقتصادی و اجتماعی که هوش مصنوعی به ارمغان می‌آورد، آن را به یک فناوری محوری تبدیل خواهد کرد که اقتصاد آینده جهان را شکل می‌دهد [۱, ۲].

منبع: modernleader ، pwc، forbes، weforum، idc ، mckinsey

مطالب مرتبط

آخرین مطالب